به گزارش قدس آنلاین، وقتی فهرست ۱۰ کشور برتر دنیا در صنعت گردشگری را نگاه میکنید، هیچ نامی از ایران نمیبینید. اما به جای آن چشمتان به اسم و رسم کشورهایی میافتد که یک دهم ما مکانهای تاریخی و گردشگری ندارند، ولی درآمدشان از توریست و گردشگر به اندازه فروش نفت ماست. جدای از امکانات هتلی و اقامتی، یکی از کارهایی که آنها انجام میدهند تا من و شمای مسافر به گشت و گذار در کشورشان علاقهمند شویم، این است که سفر را برایمان ارزان میکنند. یعنی لازم نیست که برای بازدید از شهر و مکانهای تاریخیشان چند صد دلار پول بیزبان به تورهای عجیب و غریب بدهیم. کاری که جایش در کشور ما بشدت خالی است و همین امر یکی از دلایل فراری شدن گردشگران از کشورمان است. حالا ۶- ۷ ماهی میشود که چند جوان تبریزی برای اولین بار تورهای پیاده روی رایگان را در تبریز راه انداختهاند که در همین مدت کم کلی گردشگر خارجی به همین واسطه پایشان به شهر آنها باز شده است. گپ و گفت کوتاهی با محسن نبیزاده، ایدهپرداز این کار داشتیم.
■ داستان تورهای پیادهروی تبریز چهطور شروع شد؟
باعث و بانی راهاندازی تورهای پیادهروی تبریز یک سفر بود. سفری که من سال گذشته به صربستان داشتم. در بلگراد به همراه یکی از دوستانم به صورت اتفاقی با یکی از تورهای پیادهروی-که در اروپا کاملاً مرسوم است- آشنا شدیم و یک روز همراه با آنها از شهر بازدید کردیم. توری که اتفاقاً رایگان هم بود. برای من خیلی جالب بود، چون تا قبل از این نمونهاش را جایی ندیده بودم. دیدم که چقدر خوب است در یک کشور غریب که ما ذرهای از مکانهای تاریخی و دیدنی آن اطلاع نداریم، با یک گروه حرفهای همراه شدیم که حداقل مطمئن هستیم اطلاعاتی که دارند، درست است. این تجربه موجب شد که در طول سفر مدام به این موضوع فکر کنم که چرا ما با این همه ظرفیت گردشگری که داریم چنین ایدهای را پیاده نکنیم؟ به محض اینکه به تبریز برگشتم، با چند نفری از فعالان حوزه سفر و گردشگری ایده را مطرح کردم و جالب بود که بشدت مورد استقبال قرار گرفت.
■ مگر این سبک از شهرگردیها چه مزیتی دارد که هم شما جذب آن شدید و هم اینکه الآن برنامه شما کلی طرفدار دارد؟
ما که در این برنامهها به عنوان تور لیدر شناخته میشویم، خودمان در وهله اول گردشگر هستیم و داریم با آن آدمها شهر را میگردیم. مهمتر از همه اینکه بومی همانجاییم و اگر فلان مکان تاریخی را به گردشگران نشان میدهیم، فقط به این بسنده نمیکنیم که بگوییم اینجا در فلان تاریخ و به دست چه کسی ساخته شده است؟ داستانهایی که در موردش شنیدیم و کمتر به گوش کسی خورده است را هم برای مردم تعریف میکنیم. این قصهها چیزهایی است که فقط اهالی شهرها در مورد بناهایشان میدانند و همین سبب میشود که گردشگر جذب تورهای پیادهروی شود؛ چون برایش جذاب است.
■ شما با توجه به حجم گردشگری که وارد تبریز میشود، به راحتی میتوانستید برای تورها هزینه دریافت کنید اما چرا این کار را نمیکنید؟
یکی از دغدغههای ما به عنوان فعال گردشگری همین واژه تور است. با شنیدن این کلمه اولین چیزی که به ذهن شما میرسد تورهای گران قیمت و خدمات آنچنانی است که برخی آژانسها میدهند.
در نتیجه تصمیم گرفتیم که ما تابو شکنی کنیم و یک تعریف جدید از تور ارائه بدهیم. برای همین کل جریان را رایگان اعلام کردیم.
از طرف دیگر رایگان بودن چیزی همیشه موجب میشود که حس کنجکاوی مخاطب تحریک شود و ناخودآگاه دوست داشته باشد که آن برنامه را تجربه کند.
■ باتوجه به اینکه کار شما سبک جدیدی از گردشگری است، اوایل شروع کارتان استقبالها چه طور بود؟
طبیعی بود که در ابتدای کار مثل الآن بین مردم و گردشگران شناخته شده نبودیم و باورکردنی نیست اگر بگویم که مشتریان اول تورها خودمان بودیم. یعنی همین جمعی که الان کار را میگردانند. ما باید دو کار را انجام میدادیم تا یک اعتماد اولیه شکل بگیرد. اول از همه باید همه را قانع میکردیم که این کارهم سبکی از گردشگری است و این طور هم میشود تبریز را گشت. این اعتماد خیلی زود شکل گرفت و کار به جایی رسید که خود تبریزیها در تورهای ما شرکت میکردند و برایشان جالب بود که در شهرشان جاهایی هست که تا به حال ندیدهاند و یا داستانهایی درمورد معروفترین بناها وجود دارد که اصلاً نشنیدهاند. اولین تور رسمیمان اوایل دیماه برگزار شد. دقیقاً بعد از اطلاعرسانیها در فضای مجازی و افتتاح سایتمان. چون بیشترین حجم تبلیغ ما از همین دو راه است.
■ یک جایی گفتید که اهالی تبریز هم میآیند و درتورهای شما شرکت میکنند؛ از اول هدفگذاریتان برای مردم شهر بود یا همه گردشگرانی که به آنجا میآیند؟
جامعه هدف ما گردشگران ایرانی و خارجی هستند؛ اما قرار نیست به تبریزیها اجازه ندهیم که درتورهای ما شرکت کنند. تبریزگردی با این دوگروه تفاوتهایی دارد. شما به خارجیها نیازی نیست توضیح بدی که تور پیادهروی چیست و قرار است چه کاری انجام شود. چون این کار یک سبک گردشگری تعریف شده است و استاندارد جهانی دارد. ولی ایرانیها چون با این پدیده آشنا نیستند، باید ایده را برایشان باز کنیم که اتفاقاً نقطه قوت ما همین مسئله است.
چون موجب میشود آن گردشگر ایرانی وقتی به شهر خودش برمیگردد، این ایده را برای بقیه هم تعریف کند و به نظرم به کارمان رونق میدهد. فعلاً آمار گردشگران داخلی ما بالاتر از خارجی هاست، اما در ماههای آینده این روند معکوس خواهد شد.
■ تورهای پیادهروی همان طور که خودتان گفتید، یک استاندارد جهانی است و همهجای دنیا وجود دارد. از آنجا که شما یکی از اولین گروههایی هستید که در ایران این کار را انجام میدهید، واکنش گردشگران خارجی به این داستان چیست؟ اصلاً شما را چهطور پیدا کردهاند؟
ما در این مدت سعی کردیم که ارتباطمان را با دایره المعارفهای گردشگری معتبر دنیا حفظ کنیم. چون آنها مرجع معتبری برای گردشگران، بویژه خارجیهاست و ما تنها تور پیادهروی ثبت شده تبریز در این فضاها هستیم که صفحه داریم و مردم به ما امتیاز دادهاند. به همین دلیل بیشترشان ما را از این طریق و اینستاگرام پیدا کردهاند. البته گردشگران خارجی تجربه چنین تورهایی را در کشورهای دیگر دارند. اما اینکه برای اولین بار در ایران با چنین چیزی برخورد میکنند، کمی متعجب میشوند و از همه مهمتر اینکه با انتقال تجربه تورهایی که در دیگر کشورها رفتهاند، به ما کمک میکنند تا برنامهمان را ارتقا بدهیم.
■ تورهای پیادهروی در تبریز به مرز معروفیت رسیده است و گردشگر ایرانی و خارجی شما را خوب شناخته است، باتوجه به روابطی که دارید، برنامهای برای انتقالش به دیگر شهرهای توریستی ایران دارید؟
بله حتماً. همین الآن که دارم با شما صحبت میکنم، کارهای راهاندازی تور پیادهروی اصفهان به پایان رسیده است و از چندماه دیگر در این شهر برنامه خواهیم داشت. ببینید؛ عامل موفقیت تورهای پیادهروی این است که به صورت شبکهای گسترش پیدا کند. وقتی گردشگر ببیند میتواند با کمترین هزینه ممکن یک کشور را بگردد، سفرش را طولانیتر خواهد کرد.
■ واکنش مسئولان به این حرکت نو در زمینه گردشگری چه بود؟ حمایت شدید یا سعی کردند متوقفتان کنند؟
طبیعی بود که تورهای پیادهروی برای مسئولان شناخته شده نباشد و اوایل کار کمی با شک و تردید به آن نگاه کنند. اما استقبال مردم و تعریفهایی که از برنامه شد، میراث فرهنگی پی به ظرفیت بالای تور پیادهروی در جذب گردشگر برای تبریز بردند و اجازه فعالیت رسمی به ما داده شد. اما راستش را بخواهید ما بیشتر از اینها نیاز به حمایت داریم. این که میگویم حمایت، منظورم فقط مالی نیست. ما نیاز داریم که بیشتر از اینها به ما فرصت داده شود. اگر این اتفاق بیفتد این قدر ظرفیت داریم که هر روز و حتی روزی چند برنامه برگزار کنیم.
نظر شما